پرورش شترمرغ در کشورهای زیادی در حال توسعه و رشد می باشد. به ندرت اتفاق می افتد که تولید کنندگان خودشان دور هم جمع شوند و شرکت تولیدی را تشکیل دهند که به تولید کنندگان همکارشان در بازاریابی این پرنده کمک نمایند. درتمامی کشورها مانند آفریقای جنوبی، اغلب تولید کنندگان از مساله واحدی گله مند هستند و آن تنوع وزن لاشه و متفاوت بودن وزن ماهیچه های هر قطعه است. اگر از بعد اقتصادی به این مشکل نگاه کنیم، مشخص می شود که چرا موفقیت دراین صنعت می تواند مخاطره آمیز باشد. همچنین مشکل اساسی در مورد مصرف کنندگان یا خریداران وجود دارد.
آنها اغلب با وزن مورد انتظار توده عضلانی، در هنگامی که کل لاشه را از تولید کنندگان خریداری می کنند، مشکل دارند. این امر به دلیل داده ها و اطلاعات ضعیف در مورد وزن ماهیچه ها در صنعت پرورش شترمرغ می باشد.
تا زمانی که تولید کنندگان و پرورش دهندگان به بررسی این مشکل نپردازند و آنها را حل نکنند، پرورش و فروش شترمرغ از نظر اقتصادی دچار مشکل خواهد بود. اما چرا این چنین است؟
عوامل مهم متعددی در فرآیند اقتصادی شترمرغ دخالت دارند.
1. تبدیل این صنعت از یک صنعت پوست ساز به یک صنعت پول ساز
2. بازه گسترده واریانس موجود در وزن و کیفیت عضلات هر قطعه
3. جداول صنعت گوشت اطلاعات ضد و نقیضی را ارائه می دهند
4. تنوع و گوناگونی در صنعت گوشت
5. تنوع و گوناگونی در میزان درآمد و عایدی هر قطعه پرنده
از یک صنعت پوست ساز تا یک صنعت پول ساز این صنعت می کوشد تا از یک حالت پوست ساز به حالت صنعتی پولساز درآید: صنعتی حرفه ای به منظور تولید دامهایی که گوشتی با کیفیت بالا دارند، آنطور که مطلوب نظر مصرف کنندگان است. اغلب افراد صاحب نظر در این مورد توافق دارند که در صورت حصول پرندگانی با گوشت بیشتر از 40 کیلوگرم، این صنعت از نظر تجاری برای تولید کنندگان به صرفه خواهد بود. اگر چه سایرین هنوز بر تلاشهای خود در جهت حفظ همان وضعیت صنعت پوست ساز که بر پایه پرورش پرندگانی با کیفیت پایین گوشت و همان روشهای قدیمی پرورش می باشد، اصرار می ورزند. این افراد معتقدند که این وضعیت باعث حفظ ارزش تجاری پوست می شود و تنها راه پرورش تجاری شترمرغ می باشد که البته این نظریه عامل پس رفت صنعت شترمرغ می باشد.
واریانس بزرگ وزن ماهیچه / لاشه – مشکلات فرآیند فرآیند کنندگان برنامه خاصی بر اساس میزان آگاهی از تعداد پرندگانی که به منظور کشتار کنار گذاشته شده اند و یا می توانند در هر روز کشتار شوند، دارند. دامنه وزن لاشه ها، کل محصول گوشت و نیز وزن ماهیچه های هر قطعه از بدترین حالت متوسط 16 کیلوگرم تا میانگین 50 کیلوگرم گوشت در شترمرغهای 12 ماهه تغییر می کند. این دامنه 34 کیلوگرمی 300% واریانس ازتولید پایین تا پرندگانی با تولید بالا ایجاد می کند. گوشت حاصل از پرندگان کوچک جثه عموما در درجه دوم به نسبت گوشت پرندگان بزرگتر قرار دارند.
شکل 1 مربوط به رکوردهایی می باشد که بدترین و بهترین و نیز پرندگان متوسط را در طی یک فرآیند 18 ماهه نشان میدهد. آنچه در نگاه اول از شکل 1 به نظر می رسد این است که برای فرآیند کنندگان خرید و پرداخت هزینه به تولید کنندگان هنگامی که سیستم پرداخت به ازای هر قطعه پرنده باشد (یعنی تمامی پرندگان قیمت یکسانی داشته باشند)، به صرفه نیست.
شکل 1. مقایسات محصول گوشت
این شکل نشان می دهد که حالت مطلوب پرداخت به ازای محصول گوشت بی استخوان است نه پرداخت به ازای لاشه و یا پرداخت به ازای هر قطعه پرنده. وقتی سیستم پرداخت، بر اساس هر قطعه پرنده و یا پرداخت به ازای لاشه است، تنها برندگان و سود کنندگان این سیستم ضعیف ترین تولید کنندگان می باشند که ضعیف ترین و پایین ترین کیفیت گوشت را تولید می کنند بنابراین قرار دادن کل این صنعت در معرض خطر و ریسک به این شکل از نظر اقتصادی پایدار و همیشگی نخواهد بود.

شکل 2. هزینه های نسبی کشتار به ازای هر کیلو گوشت
اگر کارگاهی روزانه با ظرفیت 100 قطعه پرنده در روز کشتار می کند، با داشتن این دامنه متنوع از تولید پایین تا تولید بالا، ممکن است فقط در بدترین حالت 1600 کیلوگرم گوشت برای فروش داشته باشند و یا بر عکس در حالت خوب 5000 کیلوگرم گوشت با همان تعداد پرنده عرضه کنند. حال هزینه هاو تجهیزات مورد نیازاین فرآیند را چگونه می توان پیش بینی کرد؟ در چنین شرایطی هیچ صنعت فرآیندی نمی تواند موثر و جوابگو باشد.
هزینه های فرآیند برای پرندگان بسیار نزدیک به یکدیگر است اما همانطور که در شکل 2 دیده می شود، مقدار واریانس و تنوعی به میزان 300% در هزینه های کشتار به ازای هر کیلوگرم گوشت وجود دارد که به دلیل تنوع در محصول گوشت می باشد. این امر به وضوح نشان می دهد که چرا فرآیند کنندگان نمی توانند به طور عادلانه و ثابت هزینه ای را برای خرید هر قطعه پرنده یا لاشه مشخص و تعیین کنند. زمانی که پرداخت بر اساس گوشت بی استخوان می باشد، می باید سیستمی بر اساس کیفیت درجه بندی شده گوشت و با توجه به کل محصول گوشت تولیدی برقرار شود تا بتوان مزیت پرورش پرندگان خوب و نیز حذف پرندگان ضعیف و غیر اقتصادی را به تولید کنندگان آموخت. این امر همچنین باعث تضمین داشتن گوشتی با کیفیت بالا که مطلوب نظر مصرف کنندگان است، می گردد و بدین ترتیب تقاضا افزایش می یابد.
جداول صنعت گوشت اطلاعات ضد و نقیضی را نشان می دهند:
در سال 2000، جامعه بین المللی شتر مرغ (IOA) جدول گوشتی را به منظور کمک در جهت استاندارد کردن نحوه تشخیص و درجه بندی ماهیچه منتشر کرد و همچنین میانگین وزن ماهیچه را برای راهنمایی کاربران گزارش کرد.
قبل از معرفی این جداول گوشت IOA، جامعه شترمرغ آمریکا AOA نیز جدول گوشت خودش را که شامل درجه بندی ماهیچه و نیز دامنه تغییرات وزن ماهیچه بوده منتشر کرده بود.
جدول 1، برخی از تفاوتهای موجود در جداول این دو موسسه را بعنوان مثال بیان می دارد.
شکی نیست که در صنعت پرورش شترمرغ سردرگمی فاحشی وجود دارد. همه چیز بستگی به این دارد که از چه جدولی در هرکشور استفاده می شود و این امر است که برای مصرف کنندگان و مشتریان تعیین می کند که چه انتظارات و خواسته هایی می باید داشته باشند.
جدول 1
این امر باعث بوجود آمدن مشکلات جدی برای فرآیند کنندگان و نیز مصرف کنندگان که از این جداول استفاده می کنند شده است و بنابراین تاثیر منفی بر عملکرد فرآیند کنندگان به دلیل تغییرات فراوان این وزنها خواهد داشت. همانطور که مشاهده می شود وزن ماهیچه ها در شکلهای 3 و 4 دو برابر آن چیزی است که در اغلب موارد بین بدترین و بهترین حالت وجوددارد. بنابراین بدست آوردن میانگین ها در این جدول و بدین صورت بیانگر میزان تنوع و پراکندگی و نیز بوجود آمدن مشکلات بعدی خواهد شد. به منظور تایید این واقعیت که جداول گوشت IOA باعث گمراهی مشتریان ودر نتیجه این صنعت می گردد. Blue Mountain داده های حاصل از کشتار را در آمریکا که از مزارع بزرگی که در آنها پرندگان با جیره های صحیح تغذیه می شوند و بهترین کیفیت گوشت ممکنه را داشتند، منتشر کرد.

Figure 3: Comparative Weights Individual Filet Muscles Muscle names as per US Meat Chart
این مزارع از روش" صنعت جدید شترمرغ" که Bluo M. توصیه کرده بود و تولید گوشت با هزینه های موثر را در بر می گرفت، استفاده می کردند. داده های B.M حکایتی غیر از آنچه جداول IOA ارائه می دهند، در بر دارد. جدول 2 به وضوح نشان می دهد که پرندگانی که با جیره صحیح تغذیه می شوند، به طور معنی داری عملکرد بهتر از نظر وزن ماهیچه نسبت به جداول بین المللی گوشت IOA دارند. پرندگانی که دراین مورد گزارش شدند، از نظر ژنتیکی برتری خاصی نداشتند، پرندگانی معمولی که توسط تولید کنندگانی متفاوت و متعددی تحت رژیم غذایی خوبی رشد یافته بودند.
همچنین شایان ذکر است که اوزان ماهیچه جدول 2 مربوط به گوشت شترمرغهایی می شود که همگی تحت عنوان درجه یک طبقه بندی شده بودند، با گوشتی قرمز و روشن با درجه لطافت و مطابق بانیازهای مصرف کنندگان.
جدول 2

جدول 2 همچنین می خواهد این امر را تایید کند که داده های مورد استفاده برای تعیین میانگین وزنهای ماهیچه ها در جداول IOA که در جدول 1 نشان داده شده اند می بایست حاصل از پرندگانی با تغذیه ضعیف و یا مشکلات ژنتیکی تهیه شده باشند Bluo Mountain اطلاعاتی کافی از وزنهای گوشت در اختیار داشت. به نظر ما اوزان گوشتی که در جداول IOA نشان داده شده اند اوزانی هستند که مشخص می کنند از نظر اقتصادی برای تولید کننده به صرفه نیست تا به این صنعت بپردازد.
مثالهایی از تنوع و پراکندگی بیش از حد اوزان ماهیچهکشتارگاهSoartland در افریقای جنوبی مثالهایی عملی درزمینه همین مشکل گردآوری کرده است:
1- سوپر مارکت بزرگی در اروپا وجود داردکه فیله صدفی را برای استیکی به وزن200 گرم استفاده می کند دریک گروه 92 تایی از پرندگان حتی یکی از فیله های صدفی بدست آمده هم حد اقل وزن مورد نظر را نداشتند و همگی بسیار کوچک بودند. بنابراین این غذا به علت عدم توانایی درتهیه آن از صورت حذف شد. دراین مثال پرندگان حتی از حد اقل تغذیه لازم نیز بهره مند نبوده اند و حتی حداقلهای ذکر شده در جداول گوشت IOA را هم نداشتند.
2- مشتری دراین مثال به دنبال استیکی با حد اقل 200 گرم وزن بوده است. حد اقل وزن فیله مورد استفاده در شکل 3، 275 گرم بوده و حداکثر آن 680 gr. ما فیله هایی با وزن 1000 گرم را دیده ایم که حاصل از پرندگانی بوده اند که به خوبی تغذیه شده اند. این پرندگان می توانند 5 استیک 200 گرمی برای مشتریان تولید کنند.
3- مشتری دیگری از گوشت گرد (Oslo 3S) استفاده می کرد که به او امکان می داد زرد پی را که در این ماهیچه وجود دارد را جدا کند. این مشتری انتظار دارد هر نیمه حداقل وزن 500 گرم را داشته باشند. هر قطعه ای کوچکتر از این وزن نمی تواند نظر این مشتری را تامین کند. هر چه ماهیچه بزرگتر باشد این مشتری راضی تر خواهد بود. اغلب گزارش می شده که مقادیر موجود نمی توانند این حد اقل را داشته باشند که این هم به علت جیره بوده است. این موضوع باعث تخریب صنعتی است که مایل به رشد آن هستیم.
4- مانند آنچه درشکل 4 نشان داده شده است، قسمت گوشت گرد با حداقل 6/1 kg و حداکثر 2/2 kg هیچ ارزشی برای ما ندارد و این مقدار 2 برابر مقداری است که در جدول IOA به آن اشاره شده است.
شکل 4: اوزان نسبی ماهیچه های استیکی نامهای ماهیچه ها بر اساس جدول گوشت ایالات متحده می باشد.
تنوع در کیفیت گوشت عظله Os1060، برای آنانی که جدول گوشت را ندارند، ماهیچه ای است که داخل و بیرون لاشه نقش دارد. درشکل 3، به آن Tenderion گفته شده است. در پرنده ای با کیفیت خوب، این ماهیچه کامل است و یکی از بهترین عضلات درپرندگان است. برخی از فرآیندکنندگان هیچگاه متوجه وجود آن نشده اند. درپرندگانی که به خوبی تغذیه شده اند نمی توان از نظر لطافت از یک سر عضله تا انتهای دیگر تفاوتی قائل شد. فیبرها در کل ماهیچه به یک صورت می باشند و همه برشها همانند هم می باشند. در پرندگانی که تغذیه ضعیفی دارند یک انتهای این عضله ضمخت است و حتی با چاقو به سختی بریده می شود.
جداول بین اللمللی IOA این ماهیچه را به عنوان معیاری برای نشان دادن کیفیت فیله و استیک در نظر می گیرند. در صورت کیفیت پایین این عضله، کاهش و افت چشمگیری در کیفیت بروز خواهد کرد. ابعاد اقتصادی و مالی این قضیه به چه صورت است؟
تفاوتهای موجوددر اوزان عضله شماره os1060 که به آن Tenderion گفته می شود و در شکل 3 به آن اشاره شده است، نشان می دهد که کمترین وزن به میزان 815 گرم و بهترین وزن مقدار 1760 گرم را نشان می دهد. در صورت توجه به جدول گوشت IOA میبینیم کل وزن 500 گرمی به دو بخش متمایز تقسیم شده است: os1060f (فیله) و os1060s (استیک). این پرندگان با تولید پایین فقط میتوانند 50% قیمت os1060 را بدست آورند(در صورت تقسیم شدن به این دو بخش).فهمیدن عواقب مالی این قضیه نیاز به اطلاعات ریاضی خاصی ندارد.
یک فرآیند کننده اروپایی به من اطلاع داد که کیفیت فیله در پرندگانی که به عنوان استیک فروخته می شوند بسیار پایین است و ترجیح داده می شود که هیچگاه آنها را به عنوان گوشت استیک به فروش نرسانند.
عامل مهم و قابل توجه دیگر در هنگام بازدید ازکارخانه های فرآیند گوشت، مقدار گوشت با رنگ روشن است که می باید از ماهیچه فیله با کیفیت بالا بدست آید. این موضوع دو کاربرد و نکته هزینه ای و مالی دارد: کاهش کیفیت به علت کاهش وزن برشهای ارزشمند بعلاوه زمان مورد نیاز برای فرآیند باید مورد توجه قرار گیرد. در پایان، عدم گسترش رشدخوب ماهیچه و تحلیل آن که به علت رژیم غذایی ضعیف پرندگان اتفاق می افتد، باعث پراکندگی وتنوع رنگ گوشت از گله ای به گله دیگر می شود که این موضوع بر طعم و بافت گوشت نیز اثر می گذارد. در پرندگانی که به خوبی تغذیه شده اند، عضلات انفرادی و نیز مجموعه عضلات از نظر رنگ یکنواخت می باشند. اما در صورت جداسازی آنها از یکدیگر، آنتی اکسیدانهای موجود در گوشت وارد عمل می شوند و رنگهای روشن قرمز را می سازند.
تنوع در میزان درآمد به ازای هر پرنده
Figure 4: Comparative Weights Individual Steak Muscles Muscle names as per US Meat Chart
متخصصین تغذیه به کشاورزان می گویند که پرندگان را می توان در سن 9 ماهگی کشتار کرد، اما پوست هنوز در این سن به بلوغ و تکامل نرسیده و کیفیت لازمه را ندارد.
این توصیه به وفور شنیده می شود و به نظر می رسد توسط افرادی که هیچ گاه از تغذیه دام ندارند گفته می شود. بنابراین چرا هنوز به گفتن چنین عباراتی اقدام می شود؟

افرادی که چنین توصیه ای می کنند احتمالا هیچ گاه شانس این را نداشته اند که پوست حاصل از پرندگانی را که خوب تغذیه شده اند ببینند. همچنین چنین فرض می کنند که 95 کیلوگرمی، همان وزن مطلوب برای کشتار است. در مورد بازده گوشت حاصل از یک پرنده با تولید کنندگان صحبت شد و گفته شد که فقط 25% کل درآمد یک پرنده مربوط به گوشت او می شود. این در صورتی است که پرندگان خوب تغذیه نشده باشند و خوب رشد نکرده باشند. در صورتی اقتصاد این فن تغییر خواهد کرد که وزن پرنده در هنگام کشتار به دو برابر فعلی افزایش یابد و کشتار تا سن 12 ماهگی به تعویق افتد.
برخی از متخصصین تغذیه به کشاورزان می گویند که در پرندگانی که بیش از 9 ماه نگهداری شوند، فقط چربی افزوده می شود. این گفته صحیح نیست. اگر تغذیه خوب انجام شود روند افزایش عضله تا 12 و 14 ماهگی ادامه خواهد یافت.
شکلهای 5 و 6 مربوط به سال 2001 می شوند و بهای فعلی گوشت را که توسط کشتارگاههای آفریقای جنوبی پرداخت می شود در نظر می گیرند و نیز با در نظر گرفتن میانگین 1000 R برای هر پوست (معادل 125 دلار آمریکا). این سوال مطرح می شود که چند کشاورز که خودشان پوستهای خودشان را به فروش نمی رسانند، عملا به این میانگین وزن کشتار دست می یابند؟
اغلب کشاورزان هیچ درآمد حاصل از فروش پر را نمی بینند. زیرا پرها را نمی چیند تا به پرندگان استرس وارد نشود، بنابراین در این مورد، درآمد حاصل از پرها در نظر گرفته نشده است همانطور که در شکل 5 و 6 دیده می شود حتی پرندهای سبک وزن نیز درآمد حاصل از گوشتشان 36% کل درآمد بوده است و درمورد پرندگان با کیفیت بالا، این میزان به 52% هم می رسد.
شکلهای 7 و 8 بر مبنای 105 دلار آمریکا به ازای پوست برای هر دو (درآمد پایین و بالا) بوده است به من گفته شد که پرندگان کشتار شده سبک وزن پوستهایی را تولید می کنند که عموما قیمت آنها با تخفیف بالایی مطرح می شود که بسیار کمتر از قیمت واقعی آنهاست زیرا کیفیت مناسب را ندارند. می توان به راحتی مشاهده کرد که درآمد گوشت به تنهایی چقدر قابل توجه است وسهم بزرگی از کل درآمد پرندگان را تشکیل می دهد. حتی در مواردی که قیمت پوستها پایین باشد. 12 ماه گذشته شاهد تغییرات قابل ملاحظه ای در ارزش پول آفریقای جنوبی در مورد گوشت بوده ایم. این امر بطور قابل ملاحظه ای درصدارزش درآمد گوشت را تغییر داده است.